سامیار جونسامیار جون، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

پسر زمستانی

آخرین لحظه انتظار

سامیار عزیزم فقط چند ساعت دیگر... فرزندم در اوج پرواز می کنم و من با تو خوشبخت ترینم.انتظار رو به پایان هست و قلب من بی قرار تر از همیشه. از خدا خواستم...سالم باشی...مهربان باشی...غمخوار باشی...با شرف و با آبرو باشی...و هر آنچه که روح پاک تو را به تاراج می برد از تو دور باشد. از خدا خواستم...مادری باشم صبور و مهربان...راسخ و با ایمان...تا تورا در زندگی زمینی ات یاری کنم...تا در انسانیت به کمال برسی و در اوج زیبایی ها به پرواز در آیی و از زندگی ات لذت ببری سامیار من، از امروز تا پایان راهم در کنارت خواهم بود و از اینکه با تو مادر شده ام به خود می بالم.دوستت دارم ...
9 بهمن 1393

اسم پسرم

پسر گلم،نفسم،عزیز دلم الهی قربونت برم ،من و بابا مسعود یه عالمه اسم برای شما گل نازمون پیدا کرده بودیم اما انتخاب اسم برای شما نفسم کار خیلی سختی بود اما در نهایت من و بابا مسعود شما رو سامیار نامیدیم  مبارکت باشه پسرم سامیار نامی ایرانی و ریشه آن زردتشتی هست به معنی کسی که از آتش محافظت می کند   ...
7 بهمن 1393
1